مایکل جکسون ملقب به پادشاه پاپ، از مشهورترین و محبوبترین هنرمندان جهان است. هراقدام او در تمام ابعاد فعالیت حرفهایاش تاریخساز بود و استایل او هم از این قاعده مستثنا نیست. استایلی منحصربهفرد و ظاهری خاص که در هر دوره از زندگیاش تأثیرات شگرفی بر صنعت مد و فعالیت طراحان لباس داشته است. با اینکه بیش از یک دهه از درگذشت ناگهانی و تلخ او میگذرد، هنوز استایل ماندگارش برسر زبانهاست. در این مقاله میخواهیم با بررسی استایل مایکل جکسون به راز ماندگاری آن پی ببریم.
نگاهی کوتاه به زندگی مایکل جکسون
با اینکه مایکل از سال ۱۹۷۱ فعالیت انفرادی خود را شروع کرده بود؛ تا سال ۱۹۸۴، همچنان با برادرانش همراهی میکرد. حتی در تور کنسرتهای ویکتوری پنج جکسون نیز شرکت داشت. موفقیتهای پیدرپی او بعد از انتشار ششمین آلبوم استدیوییاش بهنام تریلر، خواه ناخواه مسیر او را از پنج جکسون جدا میکرد. بنابراین فعالیت حرفهای انفرادی او را چه ازنظر موسیقی چه استایل، باید از دهه ۸۰ و بعد از آلبوم موفق تریلر بررسی کرد.
استایل مایکل در گروه پنج جکسون
مایکل فقط در کنسرتها این کتها را نمیپوشید. او در زندگی واقعیاش هم از لباسها و کتهایی با تزئینات روی سرشانه، کمربندهای خاص، حمایلها، سگکهای فلزی نقرهای و طلایی و زانوبند و بازوبند استفاده میکرد. بهگفته طراحان، او این سبکها را با بازدید از موزههای مختلف و مطالعه عمیق گذشته درباره پادشاهان الهام میگرفت.
شلوارهای کوتاه؛ برای جلب توجه مخاطب به رقص پاها
لباس مایکل در آخرین حضور عمومی او در سوم مارس سال ۲۰۰۹، در کنفرانس مطبوعاتی کنسرتهای This Is It که بهدلیل مرگ ناگهانی او هرگز بهمرحله اجرا نرسید، آخرین استایل مشابه او با طرحهای موردعلاقهاش طبق الگوهای استایل دهه ۱۹۹۰ او بود.
مرگ ناگهانی و طراحی آخرین استایل در ژوئن سال ۲۰۰۹
جالب است بدانید که این محافظ و کفشهای مایکل در این تور، از طلای ۱۸عیار ساخته شده بودند.
لباسهای براق و درخشان مایکل در لحظات آغازین تور جهانی تاریخ و انتخاب رنگهای طلایی و نقرهای روی پارچه ساتن، امضایی دیگر بر جسارت و خلاقیت مایکل و طراحانش بود که در آن واحد دو تصویر متفاوت ارائه میداد.
مایکل، استفاده از محافظ پا را از لباسهای بازیکنان بیسبال الهام گرفته بود، او به طراحش گفته بود که چرا فقط بازیکنان بیسبال باید محافظ ساق پا بپوشند؟ من هم میخواهم امتحان کنم.
۲. مایکل به بیماری ویتیلیگو مبتلا بود، بیماری پوستی خاصی که در آن، آن رنگدانههای پوست بهمرور از بین میروند و درنتیجه آن، فرد به نوعی سفیدپوستی غیرعادی میرسد. بدیهی است که علائم ظاهری این بیماری در افراد سیاهپوست بسیار بیشتر از دیگران قابلمشاهده است؛ به همین دلیل یکی از دلایل مهم تغییر استایل مایکل در دهههای مختلف، استفاده از اکسسوریها یا لباسهایی است که در اصل بهدلیل پوشاندن علائم بیماری او به کار رفتند ولی بهمرور به جزئی از استایل او تبدیل شدند.
مایکل با طراحان متعددی کار میکرد، بااینحال دو تن از آنها معروفتر بودند و بیش از ۲۵ سال با او همکاری کردند. این دو، مایکل بوش و دنیس تاپکینز بودند. مایکل بوش در بخشی از کتابی که مربوط به طراحی استایل مایکل است میگوید:
دادگاه کالیفرنیا مرگ مایکل را درنهایت قتل اعلام کرد. پزشک او را به چهارسال زندان محکوم و مجوز پزشکیاش باطل کردند.
استایل مایکل جکسون در این موزیکویدیو از یک کاپشن چرم قرمز و مشکی تشکیل شده بود که خانم دبورا نادولمن آن را طراحی کرده بود. شلوار مایکل قرمز، کفشهایش مشکی و جورابهایش سفید بودند.
هنگام آغاز همکاریمان مایکل گفت: «میخواهم در هر لباسم فردیت خودم را به تصویر بکشم، استایل من باید از من آغاز شود».
نکته: همین رقص لقب ماهپیما را برای مایکل جکسون و ماهپیمایان را برای هوادارانش به ارمغان آورد.
کفشهای ضدجاذبه؛ ابتکار بینظیر مایکل جکسون
۱. استایل مایکل از دهه ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰، با وجود حفظ عناصر اصلی، با تغییرات زیادی همراه بوده است.
او در طول زندگیاش دوبار ازدواج کرد؛ ازدواج اول و عاشقانه او در سال ۱۹۹۴ با لیزا ماری پریسلی، تنها فرزند خواننده معروف، الویس پریسلی، بود که دو سال بعد به جدایی ختم شد و ازدواج دومش در سال ۱۹۹۷ با دبی رو بود که تا سال ۲۰۰۰ ادامه یافت. مایکل از ازدواج دومش دو فرزند به نامهای پرینس و پاریس دارد. فرزند سوم او بهنام بلنکت از طریق رحم اجارهای متولد شد و بهخواست خود مایکل، هویت مادرش هرگز مشخص نشد. مایکل درطول ۵۰ سال زندگیاش همیشه فردی تأثیرگذار بود. کارنامه فعالیت هنری او بسیار پربار و مفید است، اما چون شرح کامل آن در یک مطلب نمیگنجد، خیلی مختصر درباره آن صحبت خواهیم کرد تا به بررسی استایلش برسیم.
کودکی تا نوجوانی با گروه پنج جکسون
و لباس او هنگام دیدار با رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید
بازوبند در سراسر جهان چند مفهوم را تداعی میکند:
- نشانه کمک و اعتماد: برای مثال، تیمهای امداد همراه یونیفرم یک بازوبند میبندند که بهمعنای آن است که من میتوانم به شما کمک کنم یا میتوانید به من اعتماد کنید.
- نشان موفقیت، افتخار و رهبری: برای مثال، کاپیتان تیمهای ورزشی که باتجربهتر از سایر بازیکنان است یا سرگروه تیمهای مختلف، بازوبند میبندد.
- نشان اعتراض و نیز نمادی از عزاداری.
در سال ۱۹۶۰، زمانی که مایکل فقط دو سال داشت، پدرش جو بهدلیل دیدن علاقه او و پسران دیگرش به آلات موسیقی و آواز، تصمیم گرفت یک گروه موسیقی تشکیل بدهد. اعضای اولیه گروه، پسران بزرگ او با نامهای جکی، تیتو و جرمین بودند که با تمرینهای فشرده روزانه، همراه پدر فعالیت موسیقی خود را آغاز کردند. مایکل و برادرش مارلون بهدلیل خردسالی نتوانستند با گروه همراه شوند. جو در ابتدا نام گروه را برادران جکسون نامید؛ اما چهارسال بعد در سال ۱۹۶۴، با اضافهشدن مایکل و مارلون، نام گروه را به جکسون فایو تغییر داد و بدینترتیب فعالیت رسمی مایکل در ششسالگی بهعنوان رقصنده و تکخوان اصلی در گروه پنج جکسون آغاز شد.
علاقه مایکل به لباسهای شوالیهای به انیمیشنهای دیزنی مربوط میشد که در آنها، شوالیهای از دل تاریخ بیرون میآید و مردم جهان را نجات میدهد.
درواقع خود مایکل ایدههای اولیه لباسها را مطرح میکرد و طراحان باتوجهبه آن ایدهها کار روی لباسها را آغاز میکردند.
بررسی استایل مایکل جکسون از نظر آیتمها
برخی از لباسهایی که در موزیکویدیو آهنگهای خود در دهه ۹۰ میلادی پوشید:
لباسهای او هنگام دیدار با رییس جمهور آمریکا، رونالد ویلسون ریگان
بررسی استایل مایکل جکسون در دهه ۱۹۹۰
روی تنه اصلی این کاپشن، پارچه جداگانهای دیده میشود که برآمدگی آن از قسمت سرشانه شروع شده و به شکل مثلث معکوس یا حرف V انگلیسی تا انتهای لباس طراحی شده است.
مایکل بهشدت به لباسهای نظامی خاندان سلطنتی بریتانیا علاقه داشت و از آنها الهام میگرفت. به جز آن، شیفته لباسهای فرم نظامیسلطنتی کلاسیک برگرفته از فرهنگ حاکم در زمان رنسانس (انقلاب صنعتی فرانسه) و لباسهای شوالیهای هم بود. به همین دلیل، بیشتر لباسهایش از ابتدای فعالیت هنریاش تا اواخر دهه نود با این الگوها طراحی میشدند؛ مایکل بوش میگوید:
او در دهه ۲۰۰۰ باز هم مدل عینک خود را تغییر داد. دیگر عینک خلبانی نمیزد، اما همچنان از عینکهای رنگی استفاده میکرد.
بازوبندهای رنگی؛ هماهنگ با نوع لباس
دریافت جایزه گرمی از دست خواهرش جنت
بررسی استایل مایکل جکسون در سالهای پایانی زندگیاش
در دهه ۱۹۸۰، او از عینکهای آفتابی سیاه بزرگ بیشتر استفاده میکرد و حتی در مکانهای بسته هم عینکش را برنمیداشت. در سالن مراسم جوایز موسیقی آمریکا، در سال ۱۹۸۴، حتی یک ثانیه هم کسی او را بدون عینک ندید.
بعد از این کنسرت، مجله رولینگ استون ضمن تقدیر از کل اعضای گروه، از مایکل بهعنوان یک اعجوبه یاد کرد که هدایای موسیقایی بزرگی با خود در زمان حال و آینده به ارمغان خواهد آورد.
انتشار آلبوم تریلر و تغییر مسیر کاری مایکل در سال ۱۹۸۳
اگر فکر میکنید صرفا با پوشیدن این کفشها میتوانید حرکت مایکل را انجام دهید، در اشتباهید. مقالات و تحقیقات صورتگرفته نشان میدهند که افراد عادی قادر به انجام این کار نیستند و نهتنها تمرینات بسیار زیادی باید انجام شود، عضلات و ماهیچههای پاها هم باید ورزیده باشند. علاوه بر آن، ساختمان بدن و ماهیچهها از ماهیچههای شکمی گرفته تا پاشنه و مچ پا، باید برای پیادهکردن این تکنیک بهاندازه کافی قوی باشند. افراد بسیاری بدون توجه به این موضوع و فقط با پوشیدن کفشها به خودشان آسیب رساندهاند.
بررسی برخی از نمادینترین لباسهای استایل مایکل جکسون
این لباس شامل ۱۱۰۰۰ لامپ کوچک بود که با ریتم پارتهای خاص آهنگ روشن و خاموش میشدند. طراحی این لباس بسیار پرزحمت و پیچیده بود، به همین دلیل همراه طراح لباس، سه مهندس برق روی سیمکشیهای داخل لباس کار کرده بودند. ازآنجاکه مایکل هنگام اجرا نمیتوانست دخالتی بر روشنشدن لامپها داشته باشد، با طراحی یک کنترل از راه دور و اعمال تنظیمات آن روی کامپیوتر این کار انجام میگرفت.
نوارهای چرمی مشکی دوخته شده بر ضلعهای مثلث، دلیل اصلی جذابیت لباس است. نوارهای مشکی در زوایای دیگر لباس از روی سرشانه تا اواسط بازوها و همچنین به حالت افقی دورتادور قسمت انتهایی آن نیز دوخته شده است. اجرای خلاقانه رقص گروهی در این موزیک ویدیو با عنوان رقص مردگان یا زامبیهای از گور برخاسته دلیل دیگر شهرت این لباس است.
در این بخش برخی از نمادینترین لباسهای مایکل جکسون را بررسی میکنیم.
بررسی استایل مایکل جکسون در دهه ۱۹۸۰
موزیک ویدیو آهنگ سیاه یا سفید (Black or white)
قسمت تلخ ماجرا اینجاست که به او اتهامات کودکآزاری زدند. اتهاماتی که از سال ۱۹۹۳ آغاز شد و تا یک دهه بعد درگیر آن بود، اما در سال ۲۰۰۵، بعد از گذراندن تمام مراحل تحقیقاتی، بیگناهی کامل او اثبات شد.
مراسم جایزه موسیقی آمریکا (American music awards)
نسخههای مشابه این لباس را هنوز هم در جشن هالووین در سراسر جهان میپوشند.
لباسهای اجرای موزیک wanna be startin somethin در تور کنسرتهای آلبوم بد
لباس کاملا مشکی در موزیک ویدیو جیغ (Scream)
این رقص به ماهپیمایی یا مونواک (Moonwalk) مشهور است و اختراع خود مایکل است. تاکنون هیچکس نتوانسته است آن را بهزیبایی مایکل اجرا کند. بعید است ندانید درباره کدام حرکت صحبت میکنیم، همان حرکتی که مایکل با کشیدن پاهایش روی زمین به عقب راه میرود، اما حالت بدنش حرکت او را بهسمت جلو نشان میدهد!
متأسفانه مایکل چندماه بعد از آخرین حضور عمومیاش، در ۲۵ ژوئن سال ۲۰۰۹، درحالیکه فقط ۱۸روز تا آغاز آخرین تور کنسرتهایش فاصله داشت، بهدلیل تزریق دز بالایی از داروی خوابآور پروپوفول و بنزودیازپین بهدست دکتر شخصیاش، دچار افت شدید ضربان قلب شد و بعد از تلاشهای ناموفق تیم امدادرسانی جان خود را از دست داد.
موزیک ویدیو با تم مصری زمان را به یاد آور (Remember the time)
مایکل میدانست که این کار ازنظر علمی بههیچوجه امکانپذیر نیست و امکان وصلشدن کابل به رقصندگان هم غیرممکن بود. بنابراین، چاره کار را پیدا کرد. او با همکاری تیم طراحانش، کفشهایی را طراحی کرد که میتوانستند به نیروی جاذبه زمین غلبه کنند. جالب است بدانید که کفشهای ضدجاذبه، در سال ۱۹۹۳ در اداره ثبت اختراعات آمریکا به نام مایکل جکسون، مایکل بوش و دنیس تاپکینز به ثبت رسیده است.
راز این کفشهای مبتکرانه چه بود؟
لباسهای او در نماهنگ معرفی تور جهانی «تاریخ»، او را به یک شوالیه مانند میکرد که با ارتش محافظانش وارد میشود.
در سالهای آغازین دهه ۱۹۹۰، بیماری پوستی مایکل عود کرد و پوستش کاملا سفید شد. ازاینرو ابعاد جدیدتری به استایل خود اضافه کرد که درباره آنها صحبت کردیم. این موارد شامل آرایش کامل صورت، استفاده همیشگی از کلاه فدورا، عینک آفتابی، چتر در هوای آفتابی و ماسک مشکی که نیمی از صورت او را میپوشاند (برخورد مستقیم نورخورشید موجب التهاب بیشتر پوست میشود)، موهای بلندتر وصافتر. لباسهای او در این دهه جذابتر از همیشه بودند. برخی از لباسهای مهم او در دهه ۱۹۹۰ عبارتاند از:
لباس هولوگرامی لحظه آغازین تور کنسرتهای جهانی آلبوم «خطرناک»
در این قسمت از اجرا، مایکل و رقصندگان همراه او طی حرکتی که مایکل طراحی کرد، کامل بهروی زمین خم میشدند، بهاندازهای که زاویه ۴۵ درجه با سطح زمین میساختند. در حالت عادی، این زاویه نهایتا ۲۰ تا ۳۰ درجه میتواند باشد.
یکی از مهمترین اجراهایی که مایکل این دستکش را پوشید، هنگام رونمایی از خلاقانهترین حرکت رقصی بود که هنگام اجرای زنده آهنگ بیلی جین انجام داد. مونواک مایکل توانست تعداد تماشاگران برنامه زنده را به حدود ۴۷میلیون نفر برساند.
مایکل بههمان اندازه که عاشق لباسهای نظامی بود، به زرقوبرق و درخشش آنها نیز توجه میکرد. پارچههایی که برای لباسهای او استفاده میشدند، بهطورمعمول حالتی بسیار براق و درخشان داشتند. هدف او این بود که افراد حاضر در ردیف صدم کنسرتش یا بالاترین ردیف جایگاه تماشاگران در استادیومها از دیدن درخشش لباسهای او محروم نباشند.
عینکهای خلبانی؛ برای پوشاندن کامل چشم و ابروها
مایکل جکسون بهعنوان یک فشن آیکن محبوب، با مد ماندگار و یکهتاز خود، تاریخ صنعت مد را تحتتأثیر قرار داد و هنوز هم با گذشت چندین دهه، سلبریتیها و طراحان معروف از لباسهای او برای طراحی الهام میگیرند. بررسی استایل مایکل جکسون نشان میدهد پشت هر الگویی که در لباسهایش به کار میبرد، تفکر وجود داشت. اگر شما هم بخواهید استایلی مشابه او بسازید، بیشتر کدام الگوها را پیاده میکنید؟ نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.
منبع: https://manomode.com/23276/michael-jackson-clothing-style/یکی از جذابترین بخشهای استایل مایکل، آرایش بههمریخته موهای اوست. در موزیکویدئو آهنگ بد، موهای مایکل کمی بلندتر از سابق بهنظر میرسد. بلندشدن موهای او از همین دوره آغاز شد و سیر تکاملی آن در موزیکویدئوهای بعدی او نیز قابلمشاهده است. بااینحال، استایل موهای او که همیشه نیمی از آنها را میبست و بقیه را باز میریخت، از اجرای تور جهانی آلبوم بد آغاز شد. گفتنی است دلیل تغییر ناگهانی استایل موهای او، سوختن بخشی از موهایش درهنگام حضور در تیزر تبلیغاتی شرکت پپسی در سال ۱۹۸۴ بود. بعد از آن، او از کلاهگیسهایی استفاده میکرد که با موهای خودش ترکیب میشدند و تا سالها کسی از آن خبر نداشت.
کتهای سلطنتی و نظامی؛ ظاهری باشکوه و رسمی
مایکل تا اواخر دهه ۱۹۹۰ از کلاه فدورا استفاده میکرد. این کلاه همان است که در موزیکویدیو و اجراهای زنده آهنگ «مجرم زیرک» بر سر داشت. کلاه فدورای او در اجراهایش برای این آهنگ، همیشه سفید است و یک نوار مشکی دارد، اما کلاه فدورایی که مایکل در زندگی شخصی یا اجرای بیلی جین از آن استفاده میکرد همیشه مشکی بود.
موهای نیمهبسته؛ آیتم جذاب استایل مایکل
بنابراین، دلیل دوم مایکل، اعتراض به شرایط زندگی شخصی خودش بود که بدخواهانش با اتهاماتی که گفتیم، مسببش بودند.
چسبنواری سفید؛ برای تمرکز مخاطب روی رقص دستها
مایکل بوش میگوید:
پاشته این کفشها شکافهایی مثلثیشکل داشت که با گیرههای میخمانند روی سطح صحنه درگیر میشدند و پاهای مایکل را محکم نگه میداشتند. به این ترتیب او میتوانست تا ۴۵درجه خم شود.
اما مایکل برای بستن بازوبند دلایل مختلفی داشت. اولین دلیل او، یادآوری رنج کودکان به مردم سراسر جهان بود. او در مصاحبهای اعلام کرد: من آمدهام تا صدای کودکان باشم، کودکانی که صدایشان به جایی نمیرسد.
بسیاری از افراد همیشه برایشان سؤال بود که چرا مایکل هنگام اجرا، به سرانگشتهای خود چسب نواری سفید میبست. برخی معتقدند که دلیل خاصی نداشت؛ اما مایکل به تمام بخشهای استایل خود فکر میکرد. همانطور که شلوار کوتاه و جوراب سفید او که باعث میشدند تماشاگر بتواند حرکات پاهایش را دنبال کند، چسبهای سفید سرانگشتهای او هم باعث میشد مخاطبانش همزمان با دقت به رقص او، روی حرکات و اشارههای دستهایش نیز متمرکز شوند. نور صحنه هم با انعکاس سپیدی آن چسبها به چشم مخاطب، این موضوع را تسهیل میکرد.
دستکش تکلنگه؛ با طرح پولکدار و کریستالی سفید
یکی از مشهورترین و شگفتانگیزترین حرکتهای مایکل جکسون که بازهم بعید است ندانید درباره چه صحبت میکنیم، خمشدن مایکل بهروی زمین و دوباره برگشتن او به همان حالت ایستایی در اواسط اجرای آهنگ «مجرم زیرک» است. واقعا هم شگفتانگیز است؛ زیرا در حالت عادی، قوانین فیزیک چنین اجازهای به انسان نمیدهد.
توصیف این لباس با کلمات واقعا دشوار است. تمام تزئینات این لباس از طلای ۲۴عیار ساخته شده بودند.
لباسهای موزیک تریلر در تور آلبوم بد
یکی دیگر از معروفترین آیتمهای استایل مایکل بعد از کلاه، شلوارهای کوتاه او بودند. او تا اوایل دهه ۱۹۹۰ و اتمام تور جهانی آلبوم «خطرناک»، شلوارهای کوتاه و نسبتا تنگ میپوشید که خط اتویشان مشخص بود. کوتاهی شلوارها همیشه به اندازهای بودند که جورابهای سفید او تا کمی بالاتر از مچ پاهایش قابلمشاهده باشند. دلیل این طراحی، جلب تمرکز مخاطب روی پاهای او هنگام رقص بود. او معمولا شلوارهای کوتاه مشکی را با جوراب سفید و کفشهای چرم فلورشیم ترکیب میکرد.
پارچهها و تزئینات براق؛ افزودن زرقوبرق به استایل
جالب است بدانید چون طراحان لباس فرصتی برای ساخت سری جدید لباسها در تور کنسرتها نداشتند، لباسهای مایکل را بعد از هر اجرا، بهمدت چندین ساعت بازسازی و ترمیم میکردند تا برای اجرای بعدی آماده شود.
نکات مهم در بررسی استایل مایکل جکسون
مایکل از اواسط دهه ۱۹۹۰، هنگام حضور در مجامع عمومی از روی لباس بازوبند میبست. رنگ این بازوبندها همیشه با لباسهایش همخوانی داشتند. چرا این کار را میکرد؟
برخی از بارزترین آیتمهایی که در استایل مایکل جکسون مشاهده میکنیم عبارتاند از:
کلاه فدورا؛ از آیتمهای محبوب مایکل
در بخش اول تور جهانی خطرناک، مایکل با یک لباس هولوگرامی از جنس ساتن درخشان روی صحنه ظاهر شد که طرح و رنگ بسیار خاصی داشت. ترکیب این لباس عجیب با اصول همیشگی استایل او بهاضافه یک حمایل و کمربند فلزی، موهای نیمهبسته، عینک خلبانی و برداشتن عینک با ریتمی بسیار آرام، تصویری جذاب از او در ذهن مخاطب میساخت.
لباس فضایینظامی تور جهانی «تاریخ»
پیراهن نارنجی در آهنگ جم (Jam)
از دیگر لباسهای مهم دهه ۱۹۸۰ میتوانیم به لباسهای زیر اشاره کنیم:
مایکل زمانی که در گروه پنج جکسون فعالیت داشت از استایل گروه پیروی میکرد. این گروه با موهای مجعدشان و لباسهای جالبی که میپوشیدند، یکی از فشنآیکونهای دهه ۷۰ بودند. لباسهای آنها از پارچههای رنگ روشن و متفاوت از هم دوخته میشد و اغلب شامل کتوشلوارهای رنگارنگ با پیراهنهای طرحدار بود. با اینکه نوع و مدل لباسهایشان همیشه ست بود، بیشتر مواقع همرنگ نبودند و همین نکته، یکی از دلایل دیدهشدن استایل آنها بود.
چهار اصل مهم مایکل جکسون در طراحی استایلش
مایکل جوزف جکسون در ۱۹ اوت ۱۹۵۸، در شهر گری ایالت ایندیانا واقع در غرب آمریکا، به دنیا آمد. او هشتمین فرزند کاترین و جو جکسون بود. از همان ابتدا با پدر و برادرانش روی صحنه هنرنمایی میکرد. مایکل نهتنها بهعنوان خواننده، رقصنده، آهنگساز، ترانهسرا و بازیگر در جهان شناخته شده است، بلکه فعالیتهای خیرخواهانه و بشردوستانهاش هم زبانزد خاص و عام است.
لباسهای مراسم گرمی ۱۹۸۴
استایل مایکل جکسون درواقع امضای هنری او بود. لباسها و اکسسوریهای انتخابی او و شیوه ستکردن آنها با یکدیگر، چیزی بود که در هر دهه صنعت مد و طراحان لباس را شگفتزده میکرد. او به ظرافت و نوآوری در طراحی استایلش توجه زیادی داشت و از تیم طراحان خود میخواست تا همیشه چهار اصل مهم را در نظر بگیرند:
- نوآوری: این مهمترین اصل مایکل بود، او هرگز طرحهای تکراری نمیپوشید؛ زیرا بر این باور بود که ایدههای بیشماری وجود دارد که میتوان با واردکردن نوآوری در اصول اولیه، به آنها دست یافت.
- کاربرد: کاربرد لباس مایکل برای او بسیار مهم بود. لباسهای او همیشه متناسب با مراسمی که میخواست در آن حضور داشته باشد طراحی میشد.
- حفظ تناسب: لباسهای مایکل در بسیاری مواقع قالب تن بودند و بهگفته طراحانش، او لباس را پوست دوم خود میدانست.
- جذابیت: تأثیر جذابیت لباس در ذهن مخاطب، برای مایکل اهمیت زیادی داشت.
او ابتدا با یک جسم سفینه مانند روی صحنه قرار میگرفت، بعد از بازشدن در، شخصی که مخاطب میدید یک آدم فضایی تمامعیار بود. بعد از چند دقیقه، زمانی که از سفینه پیاده میشد و روی صحنه میایستاد، ابتدا کلاهش را برمیداشت و درآن لحظه هم یک شوالیه بینقص بود که با جداکردن محافظ آهنینش قدرت بدنی خود را بهرخ مخاطب میکشید.
وقتی خانواده مایکل برای لباسش با من تماس گرفتند، تصویر لباسی که خیلی دوستش داشت جلوی چشمهایم زنده شد. مایکل آن لباس را برای اولینبار در مراسم جوایز گرمی سال ۱۹۹۳ پوشید؛ همان مراسمی که جایزه را از دست خواهرش جنت جکسون گرفت. بعد از جستوجوی فراوان نتوانستم آن لباس سفید مرواریددار را پیدا کنم، بنابراین حدس زدم که حتما مایکل لباس را به یکی از هوادارانش داده است. فرصت زیادی نداشتیم؛ بنابراین، شروع به تهیه نسخه جدیدی از لباس کردیم و مایکل با لباس موردعلاقهاش آرام گرفت.
کلام پایانی
مایکل در دهه ۱۹۸۰، توانست عنوان درخشانترین ستاره آسمان موسیقی و مد را به خود اختصاص دهد و به شهرتی افسانهای دست یابد. عامل اصلی این موفقیت، انتشار ششمین آلبوم استدیویی او بهنام تریلر بود که تا به امروز، عنوان پرفروشترین آلبوم تاریخ موسیقی جهان را دارد؛ اما چیزی که شهرت او را دوبرابر کرد، استایل او و لباسهایی بود که با آنها در مراسم و موزیکویدیوها حضور مییافت. این سرآغاز دورهای جدید و تاریخساز در صنعت مد بود. برخی از آنها عبارتاند از:
لباسهای موزیکویدیوی آهنگ تریلر
مایکل علاقه خاصی به عینک آفتابی داشت. او عینکهایش را طوری انتخاب میکرد که چشمها و ابروهایش را بهطورکامل بپوشاند. کمتر کسی او را در محافل عمومی بدون عینک آفتابی میدید. عینکهای او در دهههای مختلف تنوع زیادی داشتند، ولی خودش به عینکهای خلبانی رنگارنگ علاقه بیشتری نشان میداد. این یک اقدام منحصربهفرد بود؛ زیرا در آن زمان بهجز خلبانها کسی از این عینکها استفاده نمیکرد.
او همیشه به طراحانش میگفت که لباسهای کنسرت و موزیک ویدئوها را طوری طراحی کنند که ریتم موزیک و رقص او را برجستهتر نشان بدهند.
خبر مرگ او بهطور رسمی در نیمهشب ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ اعلام شد و بسیاری از مردم جهان را در بهت و غم عمیقی فرو برد.
۳. از اواخر دهه ۱۹۸۰ و با انتشار آلبوم بد، مایکل با صورت آرایششده در کنسرتها و انظار ظاهر شد که بهمرور غلیظتر شد. بسیاری بر این عقیده بودند که او از نژاد سیاهپوست خود متنفر است و برای سرکوب آن از کرمهای آرایشی رنگ پوست خود را سفید میکند. همچنین ادعاهایی مبنی بر ترنسکشوالبودن (تضاد جنسیتی در جسم و روان) او مطرح شد و مایکل همه آنها را رد کرد. او در مصاحبهای با اپرا وینفری، اظهار داشت که به سیاهپوستی خود افتخار میکند و بهدلیل پوشاندن علائم بیماری در صورتش مجبور است آرایش کند و دلیل دیگری برای این کار ندارد.
طراحان لباس مایکل جکسون
در مقایسه با دهههای قبل، استایل مایکل در دهه ۲۰۰۰ بیشترین تغییر را بههمراه داشت چون دیگر مانند سابق از کتهای یونیفرمی نظامی، شلوارهای کوتاه یا کلاه فدورا استفاده نمیکرد. او اغلب کتوشلوارهای رنگی میپوشید، موهایش را بهطورکامل صاف میکرد، همیشه بازوبند داشت و مخاطب گهگاه میتوانست چشمهای غمگین او را از پشت عینکهای دودی رنگیاش ببیند.
آخرین حضور عمومی در مارس سال ۲۰۰۹
مایکل این دستکش را برای اولین بار در سال ۱۹۸۳، در مراسم سالگرد تأسیس شرکت موتاون رکوردز پوشید که همراه لباسهایش هارمونی جذابی به وجود آورده بود. در آنزمان کسی دلیل واقعی این انتخاب مایکل را نمیدانست و پاپاراتزیها یا حتی طرفدارانش فکر میکردند این دستکش را برای تکمیل استایل خود پوشیده است. درحالیکه مایکل بهخاطر بیماری پوستیاش این دستکش را پوشیده بود و چون علائم ظاهری بیماری از دست راستش آغاز شده بود، او برای پوشاندن لکههای سفید روی پوست دستش، این ایده را اجرا کرد. این دستکش بهمرور زمان به آیتم نمادین استایل او تبدیل شد.
برای اجرای موزیکویدئو میتوانستند به لباس رقصندگان کابلهایی وصل کنند تا از زمینخوردن آنها جلوگیری کند؛ اما در اجرای زنده چه میکردند؟
با حضور او، تغییرات مثبت زیادی در گروه به وجود آمد و علت آن استعداد شگرف مایکل در یادگیری و نیز صدای ملایم و موزیکال او بود که توجه منتقدان را به خود جلب میکرد. تغییرات گروه شامل شرکت در مسابقههای استعدادیابی محلی مختلف و کسب مقام از داوران، اجرا در تلویزیون رنگی، پیشنهادهای کاری مختلف مانند اجرا در مکانهای مختلف بود که مقدمات فعالیتهای حرفهایتر را برای گروه فراهم کرد؛ مانند برگزاری اولین کنسرت رسمی در سالن تئاتر آپولو شهر نیویورک در سال ۱۹۶۷ که با استقبال خوبی مواجه شد.