در دهه ۱۹۲۰، کتوشلوارها باریکتر و اندامیتر بودند. درست بعد از جنگ جهانی اول، کتوشلوار درست مانند لباسهای نظامی بود. برای مثال، تزئیناتی مانند جیب با نقاب روی کتها میدوختند. دکمه کتها بالاتر قرار میگرفت و شلوار آن کاملا باریک و نسبتا کوتاه بود و لبه آنها برگردان داشت. در پایان این دهه، کتوشلوارهای نرمتری به بازار آمد که در قسمت سینه و شانهها گشادتر بود، کمر آن تنگتر و شلوار هم گشادتر بود. این کتوشلوار در دهه ۱۹۳۰ در انگلستان و آمریکا محبوب شد.
دهه ۱۹۲۰ بهخاطر جلیقههای چهاردکمهاش هم معروف بود. آقایان این جلیقهها را زیر کتهای دودکمه با برگردان یقه شکافدار میپوشیدند. البته امروزه کمتر کسی جلیقه چهاردکمه میپوشد؛ اما اگر بپوشد هم باید با کتی که یکی دو دکمه بیشتر ندارد آن را ست کند و نباید دکمههای کت را ببندد.
عصر طلایی لباس مردانه کلاسیک در دهه ۱۹۳۰
ده سال اول سده ۱۹۰۰، بهعنوان عصر ادواردی شناخته میشود. در آن زمان هنوز کتوشلوار لونژ محبوب بود و در این دوره محبوبتر هم شد. فراکهای رسمی دنبالهدار هم همچنان وجود داشتند؛ اما بیشتر مردان مسنتر آنها را میپوشیدند و خیلی سریع از مد افتادند.
بسیاری از کارشناسان مد، منشأ کتوشلوار را به دهه ۱۶۶۰ و چارلز دوم، پادشاه انگلستان، نسبت میدهند. ظاهرا او بود که جلیقه را هم به کت و شلوار روزمره افزود و با تجارت پشم انگلیسی، مد انگلیسی را از مد فرانسوی جدا کرد. این جلیقه تنگ از پشم تهیه میشد و تا روی زانو بود و با جلیقه توری یا موسلین که تا پیش از آن زیر کت میپوشیدند، متفاوت بود. بااینحال، هرچند پیشینه استفاده از کتوشلوار و جلیقه به چارلز دوم برمیگردد، کسی که این لباس را محبوب کرد چارلز نبود. مدتی طولانی بعد از آن در دهه ۱۷۹۰ بود که این لباس رواج یافت.
بو برومل و انقلاب فرانسه
شلوارهای پیلیدار در این دهه محبوبیت بیشتری پیدا کردند؛ زیرا راهرفتن و نشستن را آسانتر میکردند. جلیقه باز هم طرفدار نداشت؛ زیرا در این دوره گرمایش مرکزی اختراع شده بود و مردان دیگر لزومی نمیدیدند آن را بپوشند. بااینحال در این دهه هم برخی علیه سبک نسل قبلی کتوشلوار شورش کردند.
با شروع دوران ویکتوریا که از سال ۱۸۳۷ تا ۱۹۰۱ ادامه داشت، اولین و مهمترین لباسی که یک مرد میپوشید، کت فراک بود. این کت در اصل یک کت مشکی بود که در جلو کوتاه بود، در قسمت کمر باریک بود و دنباله بلندی داشت که از باسن عبور میکرد. فراک در پشت چاک با دو دکمه داشت که نشستن روی اسب را راحتتر میکرد. این کت دودکمه یا چهاردکمه بود و در رنگهای تیرهتر مانند مشکی، آبی، سبز، قرمز شرابی و قهوهای وجود داشت. فراک دودکمه رایجتر بود؛ اما فراک چهاردکمه که شاهزاده آلبرت آن را مد کرد رسمیتر بود. مردان برای تکمیل ظاهرشان با فراک از عصا و کلاه استفاده میکردند.
دهه ۱۸۴۰
در دوران ادوارد کتوشلوارها از پارچههای بسیار سنگین و زمخت تهیه میشدند. از سوی دیگر، این پارچهها بسیار گرانقیمت بودند و گرمایش مرکزی هم که وجود نداشت و مردان بهناچار در داخل خانه باید کتوشلوار میپوشیدند. بسیاری از خانهها را با ذغالسنگ گرم میکردند و بنابراین شهرها عموما کثیف و پر از دوده بودند. به همین دلیل کتوشلوار شهری را معمولا از پارچههای تیرهتر طراحی میکردند.
کتها معمولا کمی بلندتر بودند و چاک در پشت نداشتند تا هنگام ایستادن شیک بمانند. پارچه این کتوشلوارها بسیار سنگین بود و خیلی چروک نمیشد. ظاهر این لباس واقعا مردانه بود و از نمونههای خوب آن میتوان به کلارک گیبل و کری گرانت اشاره کرد که با این کتوشلوارها ابهتی دوچندان مییافتند.
در پایان این دهه شیکترین کتوشلوارها آنهایی بودند که گشادی پاچه آنها به ۲۵ سانت میرسید. البته کلوش نبود و بیشتر حالت راسته داشت، یعنی از بالا تا پایین به یک اندازه گشاد بود. البته برخی از انواع آنها مخروطی هم بودند که باعث میشد شلوارها فضای زیادی داشته باشند.
مشخصه دهه ۱۹۳۰، کتوشلواری بود که شانههای پهن و گشاد داشت و کمر آنها تنگ و مشخص بود، شلوارهای فاقبلند و کمی مخروطی بهسمت کفشها نیز این کتها را تکمیل میکردند. این سبک انتخاب اول مردان در انگلستان و آمریکا و نیز شهرهایی مانند وین بود.
یکی دیگر از نمونههای عالی کتوشلوار در این دهه، کتوشلواری بود که مایکل داگلاس در فیلم وال استریت پوشید. لباسهای آن فیلم را آلن فلوسر، طراح معروف، طراحی کرده بود.
این فراک دودکمه دنباله داشت و رسمیتر بود. در آن زمان این کت فراک را بهعنوان لباس رسمی روزانه میپوشیدند؛ اما امروزه خیلی رسمیتر از آن است که روزانه آن را بپوشند و بنابراین فقط در عروسیهای سلطنتی یا مراسم عروسی طبقات اشرافی جامعه آن را میبینیم. البته در انگلستان ممکن است هنوز هم یک مرد معمولی برای عروسیاش این کت را بپوشد؛ اما در آمریکا و کشورهای دیگر این کت را فقط مردانی ترجیح میدهند که از استایل لباسهای کلاسیک مردانه پیروی میکنند یا جایگاه خاصی در جامعه دارند.
۲. کتوشلوار لونژ
در لباسهای دهه ۱۹۷۰، علاوه بر رنگهای روشن بیشتر از پارچههای مصنوعی استفاده میشد که ویژگی خاصی به این لباسها اضافه نمیکرد و همان بهتر که کتوشلوارهای این دهه از یادها رفت.
دهه ۱۹۸۰
در این دهه هنوز کتوشلوارها تنگ بودند؛ اما یقهها واقعا بزرگ بود و زرقوبرق بیشتری داشتند. شلوارها را گشاد میدوختند و جالب اینجاست که دهه ۱۹۷۰، دوباره کتوشلوار سهتکه را برگرداند؛ اما اصلا رسمی نبود. کتوشلوار سهتکه نسبتا کژوال بود و بخشی از فرهنگ دیسکو به شمار میرفت. از نمونههای بارز آن استایل جان تراولتا در «تب شنبهشب» است.
در این دهه، سارا برنهارت، یکی از مشهورترین بازیگران تاریخ، کتوشلواری پوشید که بهشکلی زنانه طراحی شده بود. این احتمالا اولین باری بود که یک زن بهدلیل پوشیدن کتوشلوار موردتوجه قرار میگرفت؛ اما مسلما آخرین آنها نبود. بهگفته مجله آلور، برنهارت با این کار، نقشهای جنسیتی را شکست؛ زیرا تا آن زمان کتوشلوار نمادی از لباسهای مردانه بود. اوج مبارزه برنهارت با شکافهای جنسیتی در سال ۱۸۹۹ اتفاق افتاد که برنهارت در نقش هملت که یک مرد بود روی صحنه ظاهر شد.
اصطلاح کتوشلوار (suit) از اصطلاح فرانسوی suivre گرفته شده است که بهمعنای پیرویکردن است. درواقع دلیل این نامگذاری این بود که کت از سبک شلوار و برعکس، شلوار از سبک کت پیروی میکرد. بنابراین کتوشلوار در آن زمان، ترکیبی از یک کت و یک شلوار با پارچه یکسان و اغلب همرنگ بود. هرچند بعدها این ترکیب بارها تغییر کرد.
دهه ۱۶۶۰ و چارلز دوم، پادشاه انگلستان
این دهه هم جزو نقطهضعفهای تاریخ کتوشلوار به شمار میرود. در این دهه، طراحان بدترین جنبههای کتوشلوار از دهه ۸۰ میلادی گرفتند و با تأکید بیشتر کتوشلوارهای بسیار زشتی به بازار عرضه کردند. کتوشلوارهای دهه ۹۰ میلادی رسما لباسی بود که مردان را به افرادی لوده شبیه میکرد. کتهای دودکمه گاهی سه یا چهاردکمه داشتند، چهاردکمهها شش دکمه داشتند، ولی فقط آخرین دکمههای آن را میبستند و شلوارها جعبهای و گشاد بود، بیش از حد بلند بودند و دور قوزک پاها جمع میشد.
دوران هزاره
با اینکه بسیاری از ویژگیهای مربوط به کت و شلوار از زمان پیدایش آن تاکنون بیتغییر باقی ماندهاند، بازهم تفاوتهایی در جزئیات کتوشلوارهای امروزی با کتوشلوارهای قرنها یا دهههای قبل وجود دارد. برای درک این تفاوتها با ما باشید تا تاریخچه کت و شلوار را از منشأ آن تا به دوران مدرن بررسی کنیم.
تاریخچه کت و شلوار
در دهه ۱۸۲۰، کتها کمی بلندتر بودند و شلوارها همچنان حلقههای زیر پا را داشتند. باز هم رنگ کت و شلوار از هم متفاوت بود. این کتوشلوار را با جلیقه سفید میپوشیدند. ازآنجاکه این جلیقه بهراحتی کثیف میشد، مردان نهایت دقت را در تمیز نگهداشتن آنها به کار میبردند. پیراهنها ریشریش یا حاشیه داشتند، یقه آنها بزرگ بود و با کراوات آنها را تزئین میکردند.
کتوشلوارهای دوران ویکتوریا ازجمله فراک
این کت این لباس برخلاف مورنینگ، راحتی بود و در اصل آن را برای مناسبتهای کژوال ورزشی و تفریحی در فضای باز طراحی کرده بودند. ازآنجاکه در آن زمان رسمیبودن کتوشلوار منوط به داشتن دنباله، بلندبودن و ناهمرنگبودن کت با شلوار آن بود، این کت که دنباله نداشت، کوتاه بود و پارچههایش همسان بودند، غیررسمی به حساب میآمد. بنابراین کتوشلوار لونژ بهویژه در حومه بریتانیا لباسی برای راحتی بود.
دهه ۱۸۶۰
در این دهه تغییرات زیادی در کتوشلوارها ایجاد شد. جنگ جهانی دوم باعث شده بود همهچیز جیرهبندی شود و بنابراین پارچه که بهسختی گیر میآمد نباید صرف کتوشلوارهای گشاد میشد. به همین دلیل است که کتوشلوارهای دهه ۱۹۴۰ را مینیمال میدانند. در آن زمان، ریون جای پشم و تویید را گرفته بود و کتوشلوار فلانل خاکستری اولین گزینه برای لباس کار روزمره بود. این کتوشلوار دودکمه بود و برای صرفهجویی در پارچه، یقه آن را باریک درست میکردند. شلوار هم باریک بود و لبه آن برگردان نداشت. اگر به کتوشلوار دهه ۱۹۴۰ نگاه کنید، به مد لباس ۲۰۲۰ نزدیکتر است؛ هرچند پارچه آنها سنگینتر بود و بافت ضخیمتری داشت.
در آن زمان کت فراک را اغلب با شلوارهایی با رنگ متضاد میپوشیدند؛ هرچند قانون نبود و میتوانستند آنها را با شلواری از همان پارچه و همان رنگ هم بپوشند. امروزه اغلب شلوار را تیره انتخاب میکنند ولی لزوما از همان جنس پارچه کت نیست.
بهطورکلی، کتوشلوارهای دهه ۱۹۳۰ درمقایسهبا کتوشلوارهای اواخر دهه ۱۹۲۰، کمی ظریفتر بود و بهسمت ساق پا مخروطی میشد. حتی امروزه هم دهه ۱۹۳۰ را اغلب بهعنوان عصر طلایی لباسهای مردانه کلاسیک میشناسند که تا حد زیادی بهدلیل نحوه طراحی کتوشلوارهای آن دوره است. در این دوران بود که تاکسیدوها هم مد شدند؛ کتوشلواری رسمی که در لبه یقهها و آستین آنها و نیز درز شلوار آن نوار ساتن دوخته شده است.
دهه ۱۹۴۰
برومل در سال ۱۸۴۰ درگذشت؛ اما روندهای سبک را تا حداقل ۲۰۰ سال بعد تعیین کرد.
دهههای ۱۸۱۰ و ۱۸۲۰؛ محبوبیت کتوشلوارهای ساده
در این دوره ساسبندها هم مد شدند و هیچ مرد خوشپوشی بدون ساسبند بیرون نمیرفت.
دهه ۱۸۹۰
بهطور خلاصه، در دهه ۱۹۸۰، لباسهای چهار دکمه و شلوارهای بلند و راهراه دوباره مد شدند. کتوشلوارهای کژوال با یقههای پیراهن باز و آستینها بالازده هم از مدهای این دوران بود و ظاهری زیبا به مردان میداد؛ حداقل خودشان آن را باحال میدانستند!
دهه ۱۹۹۰
در این دهه هنوز کتوشلوارهای باریک محبوب بودند و بازیِ یقه پایینتر بود. بااینحال کل دکمهها بالاتر قرار میگرفتند و برخی از آنها بسیار کوتاه بودند؛ بهطوریکه کلا بدن را نمیپوشاندند.
در طول دهه ۱۹۶۰، کتوشلوارها کاملا متناسب بودند و روی شانه پدهایی داشتند و آنها را با کراواتهای باریک میپوشیدند. شلوار این لباس هم نسبتا باریک و کوتاه بود. همچنان پارچه آنها سنگین و ضخیم بود ولی پارچههای جدید نایلون و الیاف مصنوعی ازجمله پلیاستر هم برای دوخت این کتوشلوارها به کار میرفت.
مطابق معمول همه خواستند از او در سبک لباسپوشیدن تقلید کنند. این کار مشکلی برای برومل ایجاد نمیکرد؛ زیرا او با شاهزاده جورج دوست بود. به این ترتیب، این سبک کتوشلوار بهسرعت بین مردان محبوبیت یافت.
این کتوشلوار نوعی فراک بود که برای اولین بار در دهه ۱۸۵۰ تا ۱۸۶۰ در اسکاتلند طراحی شد. دنباله این کت حذف شده بود و برخلاف فراکِ مورنینگ، پارچه کت و شلوار در آن هردو از یک پارچه مشابه تهیه شده بودند. به همین دلیل گاهی در اصطلاح عامیانه آنها را دیتو (dittoes) مینامیدند. پارچه بهکاررفته در آن بسیار سنگین و ضخیم بود که باعث میشد برای آبوهوای سرد اسکاتلند مناسب باشد.
در این دهه کتوشلوار سوفراژت (Suffragette) هم مد شد. این کتوشلوار را انجمن خیاطهای بانوان آمریکا طراحی کرد. این لباس شامل پیراهن، کت و دامنی تا مچ پا بود که شبیه شلوار به نظر میرسید. این اولین طرح کتوشلواری بود که بهصورت انبوه برای زنان تولید شد.
دهه ۱۹۲۰
در همین دهه کتهای اسپرت با طرحهای برجستهتر و رنگهای خنثا مد شدند. برای نمونه این سبک را میتوان در سریال مردان دیوانه (Mad Men) دید که کتهای چهارخانه و شلوارهای تنگ و باریک را در دفتر کار میپوشیدند. این استایل در دهه ۱۹۷۰ از مد رفت که میتوان آن را نقطهضعفی در تاریخ کتوشلوار و مد مردانه در نظر گرفت.
دهه ۱۹۷۰
حالا کتها باریکتر و کوتاهتر بودند، یقههای آنها باریک بود و دکمههایشان بالاتر بسته میشدند. برخی افراد ترجیح میدادند کتوشلوار مشکی بپوشند که راهی آسان برای داشتن یک لباس رسمی مینمالیستی بود. شلوارها اغلب کوتاه بودند. نمونه کامل آن را در کتوشلوارهای طراحیِ تام براون (Thom Browne) میتوان دید. تام فورد، طراح نابغه آمریکایی، هم کتوشلوارها را باریکتر طراحی میکرد ولی افراط نمیکرد. به همین دلیل کتوشلوار برند تام فورد را هنوز در این دوره میتوان پوشید؛ درحالیکه معمولا کسی ترجیح نمیدهد کتوشلوارهای تام براون را بهعنوان کتوشلوار روزانه بپوشند.
دهه ۲۰۱۰
برخلاف دهه ۹۰، اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی، کتوشلوارهای باریک و مینیمالیستی دهه ۴۰ میلادی را بازگرداند. البته برخی عقیده دارند کتوشلوارهای این دوره به سبک مد دهه ۱۹۶۰ بیشتر شباهت دارد.
برخلاف شهریها، کتوشلوارهایی که روستاییها میپوشیدند معمولا از طرح و رنگ قهوهای استفاده میکرد. این کتوشلوارها رسمیت کمتری هم داشتند.
بعد از آن بود که کتوشلوارهای زنانه به بخش بزرگی از دنیای مد تبدیل شدند.
دهه ۱۸۸۰
در این دوره کتها کوتاه و چسبان بودند، آستینها و یقهها باریکتر بودند و کتها تا بالا دکمه داشتند. یقه پیراهنها را کوچک میدوختند و در دو طرف آنها هم دکمههای کوچکی قرار میدادند. رنگ کتها تیره و رنگ شلوارها روشن بود.
کتوشلوارهای قرن بیستم
در پایان دهه ۵۰ میلادی، خرده فرهنگ دیگری به نام مد (Mod) روی کار آمد. این کتوشلوار یقه باریک داشت و آن را با کراوات باریک و شلوار صاف و نازک بدون ساسون میپوشیدند. فرانک سیناترا و رت پک (Rat Pack) از طرفداران این سبک بودند.
دهه ۱۹۶۰
در این دهه، مردان کاملا عادیتر لباس میپوشیدند و دیگر کمتر کسی بهدنبال کتوشلوار بود. کتوشلوار را فقط کسانی میپوشیدند که ظاهر آن و احساسی را که ایجاد میکند دوست دارند؛ نه اینکه مجبورند کتوشلوار بپوشند.
جلیقهها در نیمه اول این دهه کوتاه بودند و شکل یقه آنها V باز بود؛ اما در نیمه دوم بیشتر حالت U داشتند و همگی چهاردکمه بودند. در این دهه شلوارهای راهراه بسیار شیک مد شده بودند؛ مخصوصا شلوارهایی که راهراههای آنها برجسته بود.
ازآنجاکه دهه ۱۹۲۰ به عصر جاز هم معروف است، کتوشلوارهای شیکتر و پرزرقوبرقتر با رنگها و طرحهای متنوعتری به بازار آمده بودند و بهطورکلی همهچیز سرزندهتر بود. در مقایسه با کتوشلوارهای نسل قبل، این نسل جدید بیشتر به جزئیات مانند دستمال جیب یا پیراهن با سنجاق یقه توجه داشت. درنهایت، میتوان گفت این نسل میخواست با کتوشلوارهای سنتی تیره بدون طرحهای چشمگیر مقابله کند. یکی از نمونههای خوب آنها، کتوشلوار صورتیرنگ گتسبی در فیلم گتسبی بزرگ است.
در آن زمان گرمایش مرکزی در خانهها وجود نداشت؛ به همین دلیل مردان کتوشلوارهای سهتکه شامل کت، شلوار و جلیقه میپوشیدند که گرم بمانند.
در طول دهه ۱۹۵۰، برخی از افراد به سبک کتوشلوار قبل از جنگ برگشتند؛ بنابراین یقهها باز هم بزرگتر شدند و شلوارهای ساسوندار دوباره مد شد و البته بهگشادی کتوشلوارهای قبل نبود.
مانند بسیاری از لباسهای مردانه کلاسیک، منشأ کتوشلوار را هم میتوان از اسطوره شیکپوشی تاریخ، بو برومل، دانست. او اولین خوشتیپ انگلستان در قرن هجدهم بود که محبوبیت فوقالعادهای داشت و با بسیاری از افراد طبقه بالای جامعه و اشراف دوست بود. او بههیچعنوان از مد پیروی نمیکرد، خودش بهوجودآورنده مد بود. بسیاری او را خالق کتوشلوار مدرن میدانند. تا قبل از برومل لباسهای مردانه بهشدت تحتتأثیر دربار فرانسه بودند و از پارچههای گلدوزیشده، مخمل، شلوارهای تا زانو و جوراب ساقبلند استفاده میکردند. برومل بهجای این کتوشلوارهای پرتزئین، کتی سادهتر با دنباله بلند و شلواری ناهمرنگ با آن پوشید و یک جلیقه ظریف سفید با آن ست کرد. همچنین جوراب ساقبلند را کنار گذاشت و شلوار بلندی پوشید که آن را درون چکمه بلندش قرار میداد و ازآنجاکه این کتوشلوار بهکل با لباسهای دیگران متفاوت بود، خیلی سریع توجه همه را به خود جلب کرد.
امروزه بازهم کتوشلوارها باریکتر شدهاند و طول آنها بین کمر و باسن قرار دارد. کمر کتها تا حدودی متناسب است و آستینها صافاند. برگردان یقهها باریک و نازک هستند و نقاط دکمه آنها پایین قرار دارد. دستمال جیبی که زمانی کاملا جزء لاینفک کتوشلوار مردانه بودند دیگر رایج نیست. اندازه یقه پیراهن متوسط است.
در قرن بیستم، کتوشلوار دیگر جایگاهش را پیدا کرده بود و شکل کلی آن مشخص بود. از این دوره به بعد فقط جزئیات آن ازجمله مدل برگردان یقه، طول کت، مدل چیدمان دکمه، نقطه شروع دکمه، جنس پارچه و یکسری ویژگیهای دیگر تغییر میکرد. ولی در نهایت همه آنها منطبق بر شکل کلی کتوشلوار بودند.
عصر ادوارد (دهه ۱۹۱۰)
در این دهه کتوشلوارها همچنان باریک بودند؛ ولی بیشتر آنها بدون دکمه بودند. دلیلش این بود که مردان بهدلیل مدشدن ساعتهای جیبی، بیشتر از قبل از جلیقه استفاده میکردند و کتهای بدون دکمه راهی بود که با آن بتوانند زنجیر ساعت جیبیشان را به نمایش بگذارند.
هرچه دهه ۷۰ میلادی بدترین کتوشلوارها را ارائه کرد، دهه ۱۹۸۰، برای کتوشلوار بسیار بهتر بود. محبوبیت کتوشلوارهای این دهه را باید مدیون ریچارد گر در فیلم ژیگولوی آمریکایی و جورجیو آرمانی دانست. آرمانی اساسا کتوشلوارهای نرمتری را به بازار ارائه کرد؛ ولی همچنان شانههای کت بزرگ و محکم و سیلوئت آن جسورانه بود. کتوشلوارها هنوز رنگهایی روشن داشتند ولی بیشتر رنگهای ملایم پاستلی و سفید روشن محبوبیت داشت.
در این دهه مطابق سبک بو برومل، کتوشلوارهای ساده بدون تزئینات مد شدند. یقههای آنها منحنی و گاهی صاف بود و بیشتر کتها از پشم تهیه میشدند. رنگشان بیشتر مشکی و آبی بود و بلندی آنها در جلو کوتاه و در پشت بلندتر بود. شلوارها حلقههایی داشتند که زیر پا قرار میگرفت و رنگ آنها معمولا متفاوت با رنگ کت بود. رنگ جلیقهها هم روشن انتخاب میشد.
در اواخر این دهه، مدلهای کتوشلوار خلاقانهتری به بازار آمد. کتوشلوارهای ساختارمند با رنگهای روشن و پارچههای نرمتر که با پارچههای پشمی و لینن گذشته و رنگهای تیره تضاد داشت.
دهه ۲۰۲۰
در دهه ۱۸۷۰، دکمه کتها و جلیقهها تا نزدیک سینه بالا بود و نوک یقهها کمی بهسمت پایین برگشته و برگردان آن کوتاه بود. یقه پیراهن را با دکمه محکم میبستند.
درست به همین دلایل، جلیقهها هم محبوبیت خود را از دست دادند.
کتوشلوار زوت
حالا فقط کتوشلوار زوت نبود؛ بلکه بسیاری از مردان جوان ترجیح میدادند تیشرت و جین یا کت چرمی بپوشند تا کتوشلوارهای سنگین دوره پدران و پدربزرگشان را. سبک آیوی لیگ هم در همین دهه مد شد که از کتهای دارای یک دکمه در وسط و شلوار بدون چین و پیلی تشکیل شده بود. این کتها پد شانه نداشتند یا اگر داشتند خیلی کوچک بود. در این دوران کتهای اسپرت بهدلیل تنوع بیشتر در بافت و رنگ محبوبیت بیشتری پیدا کرده بودند.
در دهه ۱۸۶۰، این دوره تفاوت خاصی در کتوشلوارها ایجاد نشده بود. همچنان کتوشلوارهای باریک و دودکمه، بلند تا میانههای ران و بیشتر در رنگهای تیره مد بود. اغلب مردان کتوشلوار را با جلیقه سفید میپوشیدند و شلوار راهراه هم محبوبیت زیادی داشت.
دهه ۱۸۷۰
یکی از شیکترین کتوشلوارهای مدرن کتوشلوار خاکستری دودکمه است. همه مردان شیکپوش هالیوود حتما یکدست از این کتوشلوار را دارند.
منبع: https://manomode.com/17561/history-of-suits/
بعدها در دوره ویکتوریا، کت فراک به دو دسته تقسیم شد: کتوشلوار مورنینگ و کتوشلوار لونژ (lounge suit).
۱. کتوشلوار مورنینگ
کتوشلوار زوت (Zoot) تنها استثنا در آن زمان بود. این کتوشلوارها اغلب گشاد بودند. کتها بلند و شانههای آنها حجیم بود و پارچه زیادی برای آنها مصرف میشد. شلوارهای آنها هم بسیار گشاد با فاق کوتاه بود. بااینکه زوت در دهه ۱۹۴۰ محبوب شد، در اصل از لباسهای گشاد سالنهای رقص نیویورک در دهه ۱۹۳۰ سرچشمه گرفته بود. این لباسهای گشاد برای رقصیدن راحت بود. با فشار شدید زمان جنگ و کمبود پارچه، مردم از این کتوشلوارها انتقاد میکردند و آنها را دور از وطنپرستی میدانستند. اغلب افرادی را که زوت میپوشیدند به بزهکاران و گنگها در لسآنجلس ارتباط میدادند.
دهه ۱۹۵۰
قبل از اینکه به تاریخچه کت و شلوار بپردازیم بیایید ابتدا ببینیم کتوشلوار دقیقا چه جور لباسی است.