خیلیها فکر میکنند در آمریکا هیچ محدودیتی برای پوشش وجود ندارد در حالی که اگر شما از قانون نودیتی تخطی کنید سه تا 12 ماه زندان خواهید رفت. در آمریکا اگر کسی به دولت توهینی کند زندان میرود. پس این طور هم نیست که همه چیز آزاد باشد. ما باید یاد بگیریم به قوانین و ساختارهایی که در آن زندگی میکنیم احترام بگذاریم و بر اساس آنها زندگی خود را شکل دهیم.
ببینید آمریکاییها غالبا قالبشکن هستند و شاید این مساله به خاطر تنوع جمعیتی و فرهنگی باشد که در این کشور وجود دارد. فکر میکنم گرایش به این نوع از لباسها و بعد جهانی شدن آن به همین آسانگیری فرهنگ آمریکایی است. البته آمریکاییها سلاح رسانه را نیز در اختیار دارند و با همین رسانه فرهنگ خود را به طور گسترده ترویج میکنند و به راحتی مدلهای خود را جهانی میکنند.
به طور مشخص با فرهنگسازی.
مشخص است ما نیز اگر نتوانیم با الگوهای بومی به نیازهای جوانانمان پاسخ دهیم جوانان ما نیز از مدلهای غربی پیروی میکنند. به نظرتان طراحان داخلی این توانمندی را دارند که به این نیازها پاسخ دهند؟
در داخل هم ما ظرفیتهای بسیار خوبی داریم و همه الزامات برای توسعه صنعت پوشاک فراهم است. از کارخانههای نساجی تا خیاطان و طراحان زبده. در این میان به نظر میرسد اگر دولت حمایت های بیشتری را از این قشر سامان دهد اوضاع خیلی بهتر خواهد شد.
فکر میکنید مؤلفههای اقتصادی چه تاثیری بر سبک پوشش به ویژه در ایران دارد؟
ببینید به نظرم ما ایرانیها یک عادات و خلق و خوی خاص داریم که برخی از آنها را باید تغییر دهیم. ما باید شرایط زندگی خودمان را بپذیریم. آنچه هستیم همان چیزی است که خودمان انتخاب کرده ایم. اگر دیگری مدل ماشین بهتری دارد و یا زندگی خاص تری دلیل برای حسادت نیست بلکه باید سعی کنیم این مساله را بپذیریم و از زندگی خودمان لذت ببریم. من میبینم در تهران برخی جوانها میخواهند طوری زندگی کنند که در میلان هستند! خوب این امکان ندارد. همانطور که یک میلانی نمیتواند مثل یک نیویورکی زندگی کند.
در همه جای دنیا خرید لباس متناسب با درآمد است و هر فردی درصدی از درآمد خود را به پوشاک اختصاص میدهد. اما در ایران همه میخواهند بهترین باشند به هر قیمتی! به همین خاطر ما میبینم که مثلا یک برند 200 میلیون تومانی سریع کپی میشود و تقلبی آن در بازار میآید و همه از قشر مرفه تا کم درآمدها آن برند را استفاده میکنند. در حالی که هر برند قرار است نیازهای بخشی از افراد را پوشش دهد و نه همه جامعه را.
در همین حوزه طراحی ایرانیها میتوانند حرفهای مهمی داشته باشند. مثلا همین کروات نزدن امروز یک مسأله پذیرفته شده است که از سوی ایرانیها شروع شده، یا یقههای بند یا دیپلماتیک که امروز در بسیاری از برندهای معتبر تولید میشود از ایران اخذ شده است. پس ما میتوانیم لباس خوب و با کیفیت و به روز تولید کنیم.
جزئیتر توضیح دهد. منظورتان از فرهنگسازی چیست؟
منبع: https://www.brandkade.com/Magazin/Details/1158
بله! به طور کلی مدلهای اصلی لباس در اروپا تولید می شوند و بعد شرق و غرب اروپا برداشتهای خود را از این طرحها استنباط میکنند. البته همانطور که اشاره کردم ما در ایران گرایش به مد روز را خیلی میبینیم و این مدها هم ظهور و فراموش شدنشان در یک بازه زمانی کوتاهی روی میدهد. به راحتی یک لباس مطرح میشود و به راحتی هم بعد از مدت کوتاهی از یادها فراموش میشود.
خوب این موضوع به فرهنگهای مختلف بستگی دارد و مولفههای متعددی باعث میشود که در هر کشور پوشش و لباس یک نوع و مدل خاص به خود را داشته باشد. اما به طور کلی در فرهنگ آمریکایی راحتی مهمترین مولفه برای لباس خوب است و اتفاقا المانهای زیبایی و جذابیت در مرتبههای سوم و چهارم قرار داد. البته دوام هم برای آنها خیلی اهمیت دارد. برای یک آمریکایی زیاد مهم نیست که یک کت گشاد باشد بلکه مهم این است که این کت راحت باشد و فرد بتواند در مدت روز احساس راحتی کند.
لباس و پوشش یک قدمت تاریخی به اندازه خود بشر دارد. در کشور ما لباس جزوی از هویت فرهنگی مردم به حساب می آید. شهروندان دیگر کشورها چه نوع نگاهی به موضوع پوشش دارند؟
یک کار دیگر دولت هم آن است که بتواند فضای رقابتی را برای حضور برندها تسهیل کند. اساسا در فضای رقابتی است که کیفیت بالا و قیمت مناسب بیرون میآید. وقتی چند صد برند فعال در کشور حضور داشته باشند تمام تلاشها سمت افزایش کیفیت میرود و این میتواند صنعت پوشاک ما را متحول سازد. از سوی دیگر حمایتهای دولت باید هدفمند باشد و اعطای تسهیلات باید منوط به راهاندازی کارگاه و … شود تا سوبسیدها درست به هدف برسد و نه اینکه برخی با دلالبازی تنها به دنبال کسب منفعت شخصی باشند.
مسیح زاد یک طراح لباس ایرانی است که تحصیلات تکمیلی خود را در زمینه مد گذرانده است.وی مدتی با معروف ترین طراحان لباس های مردانه در دنیا همکاری داشته و حدودا 2 سالی است که به ایران بازگشته و سعی دارد تا تجربه های خود در زمینه مد و لباس را با مقتضیات بومی ترکیب کند و تلفیقی از سنت بومی و مدرنیته را به تولید برساند.
نیما مسیح زاد متولد سال 1363 می باشد و در شهر اصفهان زاده شده است. او از نوجوانی به خطاطی علاقه پیدا کرد و همین امر باعث شد تا مدتی اقدام به طراحی لباس با رونوشت نستعلیق کند. او هم اکنون در زمینه طراحی کت تک , کت و شلوار، پالتو و تاکسیدو به طور شخصیدوز (made to measure) فعال است.
مصاحبه خبرنگار ایسنا با آقای نیما مسیح زاد در خصوص ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پوشش در ایران و تفاوتها و شباهتهای آن با دیگر کشورهای دنیا
یکی از مدهای روز آمریکاییها شلوارهای لی مندرسی است که از چندجا وصله و پینه خورده است. چرا در فضایی که مدام طراحان تاکید بر شیک بودن لباسها دارند جوانهای آمریکایی به این نوع از مدلها گرایش پیدا کردهاند؟
جناب زاد! در ابتدا از خودتان برای ما بگوئید.
من تحصیلات خود را در رشته طراحی و مد لباس گذراندهام. از یک سو مسایل آکادمیک طراحی و مد را آموختم و از سوی دیگر سعی کردم در عمل هم با تجارب چهرههای بزرگ این حوزه آشنا شوم. اساسا رشته طراحی لباس از بدو طراحی پارچه تا فروش لباس را مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد و فارغ التحصیلان آن میتوانند در بخشهای مختلفی مشغول به فعالیت شوند.
خیلی مشخص است. دولت میتواند با ارایه تسهیلات ارزان قیمت، حمایتهای بیمهای و … از این صنف حمایت بیشتری کند. واقعا چرا امروز دو الی سه برند معتبر ایرانی در حوزه پوشاک فعال هستند؟ در ایتالیا این رقم به حدود 10 هزار برند میرسد. البته یک بخشی هم به فرهنگ خود ما بازمیگردد. از قدیم مرسوم بوده که جنس با کیفیت جنس خارجی است. در حالی که همیشه این طور نیست.
فکر میکنید دولت در این زمینه چه اقداماتی را باید صورت دهد؟
فکر میکنید چگونه میتوانیم این آسیب را برطرف کنیم؟
به نظر میرسد سبک و سیاق ایرانیها در پوشش به ایتالیاییها نزدیکتر باشد؟
اما این مساله در ایتالیا کاملا متفاوت است. ایتالیاییها خیلی سخت لباس میپوشند و خیلی به ظاهر و شیک بودن لباس اهمیت میدهند. در کشورهای خاورمیانه هم مهمترین ملاک برای انتخاب لباس مطابق بودن با مد روز است و بیش از هرچیزی احساس به روز بودن بای مردم اهمیت دارد. به خصوص در کشور ما واقعا این جنبه احساسی بودن نمود خاصی دارد و همه سعی میکنند تا با لباسهایشان با دیگران حرف بزنند.
اساساً هر ایرانی در شرایطی رشد میکند که دوست دارد بهترین باشد و اگر امکانات در اختیار ایرانیها باشد واقعا بهترین هم خواهند شد. همین الان بهترین جراحان دنیا ایرانی هستند. بهترین طراحان خودرو در شرکتهای معتبری مثل «بی ام و» ایرانی هستند. در ناسا و دهها مرکز تخصصی آمریکا ایرانیها نقش کلیدی دارند.